
خزانیهای به قلم اکبر شهیدی
آدمحرفیها آدمبرفیها
دوریات
کار دست بشر داد
نمیبینی حالمان را؟
یا بقیئالله!
این بار
همهی بشریت
افتاده در چاه
و کاروانی هم
از این حوالی نمیگذرد
کاروان
مژگان چشمان شماست
بیا و ظهور کن
با سپاهی از لالهها
اعتراف میکنم
غیبت آفتاب
عمر آدم را سوخت
سیلزدههاییم
به نوح بگویید
دوباره کشتی بسازد
نوح تویی
روح تویی
و من
به عشق تو
میخواهم همیشه پریشان باشم
آشفتهتر از پاییز
به سان عروسکی بدقلق
خدای نق
دست دختری لوس
و از دلم
تا دریا
جادهای بکشم
پیچاپیچتر از چالوس
با تونلی طولانیتر از کندوان
این سویش زمین
آن سویش آسمان
این سویش جدایی
آن سویش وصال
این سویش غیبت
آن سویش ظهور
این سویش ظلمت
آن سویش نور
آن سویش هور
آن سویش مردان اروند
آن سویش شیران شرهانی
آن سویش عباسهای دشتعباس
آن سویش
آن سوی هستی
دلم شمال میخواهد
شیرودمحله
و خلبانی که تمام ستارهها
عاشقش بودند
کاش الان مزار میرزا بودم
آه!
جنگل
گم کرده سردارش را
و خلیج فارس
گم کرده نادر مهدوی را
و مجنون
گم کرده همت را
و طلائیه
گم کرده حمید باکری را
و قایق عاشورا
گم کرده مهدی باکری را
و فکه
گم کرده باقری را
و شرق ابوالخصیب
گم کرده خرازی را
و غرب
گم کرده کاوه را
و غرب
گم کرده وصالی را
و غرب
گم کرده کاکاحمد را
و اینک تمام کردستان
دنبال مسیح میگردد
سردار حواریون
شهید بروجردی
نه!
لندکروزهای اندرزگو
برای من
تویوتای حاجبخشی نمیشود
با آن بلندگوی ترکشخوردهاش
دیشب
خواب آفتابگردان چمران را میدیدم
هنوز
دلتنگ دکتر مصطفی بود
که مجسمهی آزادی را پیچاند
و رفت جنوب
بر برکهای پر از اشک یتیمان
سلام بر شهیدان
از چراغی تهران
تا چراغچی مشهد
که چشمانش
از فرط زیبایی
جادوگر عشق بود
بیا و باز هم بگذار
ببوسد تو را دخترت
زود بود رفتنتان
دیر شد برگشتنتان
و ما
هنوز هم مشق بابا میکنیم
با سهمیههایی از جنس زخم
برگ خشک فصل خزانیم
زیر پای آقازادههایی با روی سیاه
با شال سفید
کجای خشخش شکستنمان زیباست؟
سبز و بنفش تمام شد
حالا شد نوبت رنگ سپید؟
لعنت به این سیاههی سیاست
که حتی
رنگها را هم به لجن کشیده
هان ای شیخ!
به دامادت بگو
یک رنگ برف را
بگذارد برای مردم بماند
آدمبرفیها
توان مبارزه با فساد ندارند
و آدمحرفیها
فقط حرف میزنند
داماد هم
داماد حاجبخشی
که سوخت جلوی چشمش
در سهراهی شهادت
نگاه کن
غیبت چقدر از ما مرد گرفت
انگار نه انگار اولاد آدمیم
یا ایهاالعزیز!
این بهارها
همه خیالی بود
تا نیایی
غرق غصه
برگ پاییزیم