حق: اینکه «ادارهی مدبرانهی قوهی مجریه بیش از قاضی به مدیر محتاج است» خلاصهی همهی نقدهای من به سیدابراهیم بود در روزهایی که هنوز برای نامزدی محمدباقر کورسوی امیدی داشتیم. بنازم اخلاقمداری شماری از طرفداران رئیسجمهور را که فردای پیروزی رئیسی یادداشت فوقالذکر را در پیجشان بازنشر کردند؛ بیآنکه اشاره به زمان تحریر متن مذکور کنند. این کار عاری از اخلاق سبب شد دایرکتهای فراوانی نصیبم شود: «تو مگر با رئیسی مشکل شخصی داری؟» از قضا همین دیروز نوشتم که نباید رئیسجمهور را در انتخاب اعضای کابینه لای منگنه بگذاریم. از وزرای معرفیشده، کسی اگر ضعیف باشد، فرض است بر مجلس که به او رأی ندهد ولی اینکه هر روز با پست و استوری و کامنت و توئیت فشار بیاوریم به رئیسی که «چرا عوض فلانی، بهمانی را گذاشتی؟» تنها و تنها باعث ریشخند حسن روحانی میشود. خوب است کمی منطقی باشیم. رئیسی شاید جلیلی را از مخبر بیشتر هم دوست داشته باشد ولی به حیث کار، با مخبر راحتتر باشد تا جلیلی. این همه فشار به رئیسجمهور، نه بصیرت است و نه حتی سیاست. آنی به خود تذکر بدهیم که رئیسجمهور مستقر چه ارث شومی از رئیسجمهور سابق تحویل گرفته، بلکه یادمان بیاید چه بار بزرگی روی دوش سیدابراهیم است. این چهار سال پیش رو، نه فصل نقد ما حزباللهیها؛ که موسم کمک ما به رئیسی است. خواه چو من دوستدار باقر و خواه چو دیگران خواهان سعید، فرض است بر همهی ما که کمی جلوتر از نوک بینی خود را هم ببینیم. عدم توفیق رئیسی، حرف من عاشق قالیباف یا حرف توی عاشق جلیلی را سبز نمیکند؛ پای همهی ما نوشته میشود. پس رئیسجمهور به حمایت ما بیش از نق و نقد ما نیاز دارد. این حمایت میتواند از برداشتن یک ته سیگار از کف خیابان شروع شود و بعد در ادامه برسد به راهاندازی مجدد کارخانهی تعطیلشده و اشتغال دوبارهی کارگر بیکارشده. این حمایت میتواند انتشار یادداشتی مثل همین متن باشد. به رئیسی باید روحیه داد، نه اینکه تخریبش کرد. سیدابراهیم را باید درک کرد، نه اینکه تنهایش گذاشت. ده روز از شروع کار رئیسی میگذرد ولی کمتر او را روی صندلی پاستور دیدهایم. رئیسجمهور اغلب میان جمهور است و تا همین جا هم شش بر صفر، ابراهیم رئیسی از حسن روحانی جلو افتاده است. رئیسی باید تشویق شود به حفظ همین منش. روش دور از تقوای شماری از رئیسیچیهای دوآتشه نباید ما را دچار خطا در محاسبه کند. رئیسی میتواند از بستر همکاری درست با قوای مقننه و قضاییه، بیل واقعی به کمر مشکلات بزند. شرط است که ما نیز بیرون گود ننشینیم.