
گزارشی از احوال معلمان، دانشآموزان و مدارس در آستانهی جشن تولد یکسالگی کرونا
چقدر هم شاد
نویسنده : مطهره مظهری
هجده سال بود که هر روز #صبح مسیری شصت کیلومتری را از #خانه تا #مدرسه میرفتم. با خودم میگفتم یعنی زمستانی خواهد رسید که من هنگام طلوع خورشید در #جاده نباشم؟ تا اینکه بالاخره #اداره با انتقالم موافقت کرد و من بعد از سالها توانستم صبحها کنار خانواده #صبحانه بخورم و همزمان با بچههایم از خانه خارج شوم. همه چیز عالی بود؛ مدرسه، مدیر، دانشآموزان. انگار همهی سختیهای چند سال قبل، یکجا داشت جبران میشد؛ اما حیف که این خوشیها دیری نپایید و یک ویروس کوچک #ورق را برگرداند. حالا قریب یک سال است که این موجود چند میکرونی، ما را خانهنشین کرده و من دلم نه تنها برای کلاسهای ریاضی در مدرسه، که حتی برای طلوع خورشید در جاده هم تنگ شده است.
️ کاش گوشی دست مسئولین بیاید
برای آگاهی بیشتر از شرایط مدارس و دانشآموزان در این روزهای آلوده به #کرونا راهی مدرسهای میشوم که پارسال بهترین روزهای کاریام را در آن گذرانده بودم. سکوت گوشخراش حاکم بر حیاط مدرسه، انگار کاجهای باغچه را هم #افسرده کرده است. از پشت پنجرهی کلاسها هیچ کس ورود مرا نمیپاید. در حیاط هم فقط یک جفت چشم دیده میشود؛ چشمان دخترک ماسک به صورت روی پوستر که روی در ورودی سالن نصب شده است. از سالن سوت و کور مدرسه به سرعت گذر میکنم و وارد دفتر میشوم. صندلیهای خالی با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی در انتظاری چند ماهه، چشم به راه دبیران خسته نشستهاند. مدیر و معاونین اما همچنان پیگیر امور دانشآموزان از راه دور و پاسخگویی به تماسهای تلفنی هستند. یکبار تماس از طرف مادری است که هنوز نتوانسته برای بچههایش #گوشی تهیه کند و یکبار از طرف پدری که نگران حضور مداوم دخترش در فضای مجازی به بهانهی کلاس و درس است. قبل از هر چیزی، دربارهی چند گوشی و تبلتی میپرسم که روی میز دیده میشود و رحیمی (مدیر دبیرستان) اینطور پاسخ میدهد: «ابتدای سال تحصیلی، دانشآموزانی را که امکان خرید گوشی نداشتند، شناسایی کردیم. چند گوشی با کمک همکاران تهیه شد و سه تبلت را هم ادارهی آموزش و پرورش به مدرسه #هدیه داد». خانممدیر دربارهی شرایط خانوادهها در روزهای آموزش مجازی میگوید: «اغلب خانوادهها چند دانشآموز دارند و یک یا فوقش دو گوشی هوشمند. از طرفی هم به دلیل همزمانی ساعتهای کلاس در مدارس مختلف، اغلب دانشآموزان نمیتوانند به صورت کامل از کلاس استفاده کنند». افتخارپور (معاون پرورشی دبیرستان) اینگونه صحبتهای همکار خود را ادامه میدهد: «در فضای مجازی تقریبا به هیچکدام از اهداف فعالیتهای پرورشی نمیتوان دست یافت. اگرچه ما صبحگاه مجازی داریم اما دانشآموزان خیلی آن را جدی نمیگیرند. مسئلهی مهم دیگر این است که به خاطر بحث هزینهی اینترنت، بسیاری از دانشآموزان فقط در کلاسهای درسی شرکت میکنند و از فعالیتهای جانبی استقبال چندانی نمیشود. سرعت پایین اینترنت هم معضلی است که به ویژه در مدارس روستایی، گریبانگیر دانشآموزان و معلمان شده. همین چندوقت پیش، دانشآموزی که برای دسترسی به #اینترنت از #تپه بالا رفته بود، دچار سانحه شد».
غمشاد گرفتیم
از همان اولین روزهای شیوع کووید نوزده، معلمها گروههای درسیشان را در پیامرسانهای مختلف ایجاد کردند تا کار آموزش #تعطیل نشود. چیزی نگذشت که پیامرسان «شاد» به عنوان «شبکهی رسمی آموزش دانشآموزی» پا به عرصهی وجود نهاد و همه از معلم و دانشآموز موظف به استفاده از آن شدند. تولد شاد به خودی خود اتفاق مبارکی بود اما مثل همهی دستاوردهای بشری نقایصی داشت که هنوز هم مرتفع نشده است. با این حال، احمدی (دبیر زبان انگلیسی) آموزش مجازی را یک فرصت برای دانشآموزان میداند: «حالا دانشآموزان از این اقبال برخوردارند که بارها و بارها از محتوای آموزشی ارائه شده توسط معلم استفاده کنند. همچنین امکان بیشتری برای برقراری ارتباط با معلم دارند». حاجیپور (دانشآموز کلاس یازدهم) اما از منظر دیگری به مسئله نگاه میکند: «اگرچه برای ما که به کلاسهای حضوری عادت داریم، ماندن در خانه و درس خواندن از پشت صفحهی گوشی سخت است اما به گوشیدار شدنش میارزد!» واعظی (معاون آموزشی دبیرستان) دربارهی آموزش در بستر شاد میگوید: «از جمله مزیتهای کار با #شاد امکان پخش زنده در نسخهی جدید آن است که میتواند کلاس واقعی را برای بچهها ترسیم کند؛ ولی تعداد بالای کاربرانی که همزمان از شاد استفاده میکنند، متأسفانه اجازهی استفادهی بهینه از این نرمافزار را به همکاران نمیدهد. ضمن اینکه نسخهی وب شاد به اندازهی نسخهی موبایل آن کارایی ندارد. ناگفته نماند که اغلب معلمان بهخاطر استفادهی طولانی مدت از گوشی، دچار مشکلات جدی جسمانی شدهاند». صفایی (دبیر ریاضی) علیرغم همهی سختیهایی که در تدریس مجازی #تحمل میکند، معتقد است: «هر تجربهی جدیدی با سختیهایی همراه است که به مرور و با کسب مهارتهای نو آسان میشود. از خوبیهای تدریس مجازی همین بس که میتوانم در خانه بمانم و بزرگ شدن بچههایم را ببینم».
شنیدن کی بود مانند دیدن
#تعلیم و #تزکیه همیشه همراه هم بودهاند. اما چند ماهی است که دیگر من معلم نمیتوانم به راحتی قبل در کنار آموزش ریاضی به نوجوانان پرشور، گاهی هم گریزی به پرورش روح لطیفشان بزنم. انگار آموزش مجازی، میان این دو رفیق شفیق و این دو یار غار فاصله انداخته است. افتخارپور با سی سال تجربهی کار پرورشی در مدرسه دربارهی تأثیر حضور معلم در پرورش نسل جدید میگوید: «لباس پوشیدن، حرف زدن و رفتار یک معلم میتواند یک دنیا حرف برای دانشآموز داشته باشد. لازم نیست سر کلاس، معلم از خوبیهای نماز بگوید. همین که دانشآموز، معلمش را ببیند که اول وقت به #نمازخانه میرود، برایش یک کلاس درس پرورشی است». کاظمی (دبیر مطالعات اجتماعی) نگرانیاش را برای از میان رفتن اخلاق میان دانشآموزان چنین بیان میکند: «در شرایطی که نور آبی صفحهی گوشی میان ما و دانشآموزانمان #فاصله انداخته، کمکم #دروغ و #تقلب دارد برای عدهای از دانشآموزان #عادی میشود. این امر علاوه بر از بین بردن قبح این گناهان، نتیجهی ارزشیابیها را نیز زیر سؤال خواهد برد». خسروی مقدم- که مدیر دبیرستانی در یکی از مناطق استان خراسان جنوبی است- نیز عادت کردن دانشآموزان به روابط در فضای مجازی را نگرانکننده میداند: «اگرچه با استناد به صحبتهای والدین، دانشآموزان زمان نسبتا زیادی را به گفتوگوی مجازی با دوستانشان اختصاص میدهند اما ادامهی طولانیمدت این روند میتواند به گوشهگیر شدن بچهها بینجامد و کمکم روابط دنیای واقعیشان را تحتتأثیر قرار دهد». عبداللهیان (دانشآموز کلاس دهم) از زاویهای دیگر آموزش مجازی را مورد نقد قرار میدهد: «در این شرایط که معلم و دانشآموز یکدیگر را از نزدیک نمیبینند، امکان سوءاستفاده و کمکاری برای هر دو فراهم است».
قبل از اینکه از مدرسه خارج شوم، سری به کلاسهای خالی میزنم. با دیدن صندلیهایی که یکی در میان برچسب خوردهاند، دلم برای بچهها، برای مسئلههایی که با هم حل کردیم، کتابهایی که با هم خواندیم و فیلمهایی که با هم دیدیم #تنگ میشود. آموزش مجازی با همهی خوبیهایی که دارد، هرگز نمیتواند جایگزین کلاسهای بانشاط حضوری شود. خدایا! میشود لطفا دوباره آن کلاسهای شلوغ و حیاطهای پرسروصدا را به ما برگردانی؟