
مجازی لعنتی یکتنه رانندهتاکسی درونمان را فعال کرده
جن و بسمالله
سیاست آن مفهوم زشت و بیریختی نیست که باب شده پدر و مادر ندارد
نویسنده : ساناز پیشدار
منتظرم اتوبوس بیاید. بعد از ماهها از خانه آمدهام بیرون و قرار است با #محبوب برویم پارک و خودمان را برای کرسی آزاداندیشی فردا آماده کنیم. ماسک اذیتم میکند و دوست دارم تف کنم به کرونا؛ هر چند کار زشت و بیادبانهای باشد. بیشتر از این، تمایل دارم #آمریکا را زیر پاهایم له کنم که سالها است تحریممان کرده و حتی دانشمندانمان را #ترور میکند و همیشه هم زبانش مثل مار دراز است. راستش وقتی امروز صبح دیدم ملت طرفدار ترامپ ریختهاند کنگره و آشوب کردهاند، دلم خنک شد. اینستا که در حال ترکیدن بود و ملت تحلیل از خودشان در میکردند در حد لالیگا؛ از مهر تأیید به پیشبینیهای شهید آوینی برای نابودی آمریکا و انگشتکردن در چشم لیبرالیسم داخلی گرفته تا تف دادن شر و ورهایی شبیه «آمریکا، ای عزیز همیشگیام، کنارت میمانم». البته همهی اینها خوراک دو روز اینستاگرام است. چند روز دیگر همه چیز فراموش میشود و دوباره ماجرایی تازه داغ میشود و روز از نو و من همانقدر که از ماکارونی رشتهای بدون سس گوجه متنفرم، از تحلیلهای آبکی و پرداختهای هیجانی و مقطعی مجازی هم نفرت دارم. بهنظر تحلیلگر اینجانبم؛ مجازی لعنتی یکتنه رانندهتاکسی درونمان را فعال کرده و باعث شده مثل خرس قطبی، تنبل و آمادهخور بار بیاییم. خدایا! میبینی عجب روزگاری شده؟ تا همین چند سال پیش، من «بسمالله» بودم و سیاست «جن». شاید هم بر عکس. نمیدانم. به هر حال یکیمان جن بود و یکیمان بسمالله؛ اما الان سگلرززنان نشستهام و خودم را برای یک آزاداندیشی سیاسی آماده میکنم. روح نادر ابراهیمی عزیزم #شاد و #آرام باشد. همیشه #دعا میکنم آن دنیا کنار عسلبانویش خوش باشد. یادش به خیر! وقتی «یک عاشقانهی آرام» را خواندم، فهمیدم سیاست آن مفهوم زشت و بیریختی نیست که باب شده #پدر و #مادر ندارد. بهخصوص آنجا که عسلبانو به گیلهمرد میگفت: «من نمیتوانم فرصت بدهم که بچههایم این چیزهای نفرتانگیر را به نام فیلم کودکان ببینند. انسان سیاسی یعنی انسانی که تسلیم فساد نمیشود. من باید به تو بگویم؟» یا آنجا که در «آتش بدون دود» میگوید: «هر جا زنى به خاطر عدالت مىجنگد، آنجا عطرى پيچيده است شيرين و شورانگيز و بهشتى» در دم عاشقش شدم و تصمیم گرفتم با حضور زنانهام مشتی بکوبم در دهان سیاستهای متعفن و زمخت. اینکه الان اینجا هستم و عمیقا باور دارم سیاست یعنی مبارزه با ظلم و به عنوان یک انسان موظف هستم سیاسی باشم، به نادر عزیزم مدیونم. البته امیدوارم آقای ایکس با میزان عشقم به نادر ابراهیمی کنار بیاید وگر نه بد میشود!